سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین شیرخدایی در جلسه چهارم از پنجم محرم الحرام

حجت الاسلام و المسلمین شیرخدایی سخنان خود در بحث امامت در قرآن را با مرور روایتی که در جلسه پیشین بیان کرده بودند، آغاز کردند که امام صادق علیه السلام می فرمایند: « من لم یعرف أمرنا من القرآن لم یتنکب الفتن » « کسی که امر ما را از قرآن نشناسد تا بتواند مورد استدلال قرار دهد در فتنه ها غرق خواهد شد.» پشتوانه ما باید قرآن باشد، هرقدر ما از آیات قرآن بیشتری استفاده کنیم، برای استدلال بهتر خواهیم توانست با مخالفین محاجه کنیم و باید این نکته را در نظر بگیریم که آیات قرآن کریم مبنا و روش را بیان می کند و متکفل مصداق امامت نمی شود.

 بله در بحث ملک سلیمان و یوسف و طالوت هم مبنا و هم مصداق را مشخص می کند ولی در مورد وصایت، امامت و خلافت حضرت خاتم مصداق تعیین نمی کند بلکه مبنا و ریشه امامت را بیان می کند.

دو اندیشه در حوزه امامت در امت اسلام وجود دارد که اندیشه شیعه می گوید: امامت بدست خداست و خداوند متکفل امامت و ویژگی های امام است. لهذا شیعه معتقد است که امام باید مقام عصمت و علم اعطایی و علم غیب داشته باشد و دارای فضائلی باشد که در حوزه دسترسی مردم نباشد. ولی  حوزه فکری اهل تسنن درباره امامت و خلافت صحبت های زیادی شده است که آنان به یک قاعده کلی اشاره دارند که امامت بدست خلق صورت می گیرد. این مردم هستند که تعیین امام و خلیفه می کنند و در حوزه اختیارات خداوند نیست.

حجت الاسلام شیرخداییدر ادامهسخنان خود به بحث در مورد آیه 246و 247 بقره اشاره کردند و فرمودند : به قرائنی که در آیه شریفه آمده، حضرت طالوت از آن دسته از پیامبرانی بودند که مأمور به ورود نبودند و فقط در حوزه شرع وارد می شدند. لهذا بنی اسرائیل به پیامبرشان پناه آوردند و گفتند: ای نبی خدا، ما در جامعه خود رهبر و امامی نداریم که مشکلات ما را برطرف کند تا بتوانیم در برابر دشمنان خود (فرعونیان) بایستیم. اولین نکته آیه شریفه این است که اینها خود متوجه شدند و بعد به پیامبرشان گفتند که شما برای ما امامی تعیین کن. واژه ملک در لغت به معنای امام است. در واقع اگر بنی اسرائیل این امر را در حوزه اختیار خود می دیدند، شورایی تشکیل می دادند و تعیین امام می کردند. در آیه بعد خداوند می فرمایند که: «إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكا» «همانا خداوند حضرت طالوت را به عنوان امام قرار داد. »

حجت الاسلام شیرخدایی در عرائض پایانی خود فرمودند که: به امیرالمؤمنین علیه السلام ایراد و خرده گرفتند که چرا او خوش اخلاق است، به خاطر اینکه خود اینان انسان های خوش اخلاقی نبودند و پیشینه سالمی نداشتند. دکتر امینی پسر علامه امینی در کتاب خود ویژگی های خلیفه دوم از کتب اهل سنت را بیان کرده که او چهارده زن داشت و چنان بد اخلاق بود که همسر خود را بر سفره عقد کتک زد  و  تعدادی از زنان وی به زیر کتک و اذیت های او  جان داده اند و همچنین عمربن خطاب همسران پیامبر را کتک می زد و اذیت می کرد.

لهذا به حضرت طالوت ایراد گرفتند که چرا شما باید امام باشید که در پاسخ آنان آیه نازل شد « إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ » خداوند او را برگزیده است و شما حق ایراد بر پیامبر خود ندارید و این در حوزه اختیارات خداوند است. ایشان ادامه سخنان خود به جلسه بعد واگذار کردند.